پايان نامه هاي را شايد بتوان ناب ترين پژوهش ها ناميد چرا که پژوهشگر جوان و پرشور آن را تاليف، استادان باتجربه آن را ارزيابي و از محيط علمي و دانشگاهي بيرون مي آيد. اما چرا اين پايان نامه  ها عاقبت به خير نمي شوند و کمتر به آنها توجه مي شود؟ چرا در طرح هاي تحقيقاتي کلان محلي از اعراب ندارند  و به جاي تغيير ات و اصلاحات مورد نياز دوباره چرخ را اختراع مي کنند؟ شايد به خاطر منفعت طلبي، شايد به خاطر نبود قانون سفت و سخت حقوق مادي و معنوي، و شايد به خاطر منيت هاي بي ارزش.

در کتابخانه هاي دانشگاهي ايران چنان از پايان نامه ها محافظت مي شود که گمان مي رود ماترک ما کتابداران است و بايد همانند کتاب هاي زمان رنسانس و قبل از‌ آن زنجير به پاي آن بست. اما وظيفه ما اشاعه اطلاعات و استفاده هر چه بيشتر از منابع کتابخانه است و نه محبوس کردن آن. اما اين ترس ما کتابداران به خاطر توبيخ نشدن، آيين نامه هاي تنگ نظرانه و نبود قانون کپي رايت جامع است چرا که تورم دانشجوي پژوهشگر کوشا را شايد کم  بتوان ديد. 

اخيرا کتابخانه ملي انگلستان در طرحي ( ادامه دارد)