آزمونی دیگر

دیروز پنج شنبه مورخ 27/07/1391 آزمونی استخدامی در شیراز برگزار شد که به گفته حاضران در این آزمون، گویا آزمون از جهاتی متفاوت بوده است هم از جهت نوع سوالات که الحق  و برخلاف بعضی از آزمونهای استخدامی بسیار تخصصی بوده است ( که باید به دست اندرکاران این آزمون دست مریزادی گفت) و هم اینکه سیل داوطلبان از شهرهای مختلف ایران باعث شده بود این آزمون حال و هوایی دیگر داشته باشد.

در این آزمون که برای آی. اس. سی ( پایگاه استنادی علوم جهان اسلام) برگزار شده بود، حضور سوالات مربوط به علم سنجی ( یا به عبارتی سوالات علم سنجانه) بسیار مشهود و پررنگ بوده است. امیدوارم کتابدارانی که در این حوزه فعالیت دارند ( و همچنین دانشجویان رشته علم سنجی)  که در این آزمون شرکت کرده اند، آزمون را خوب داده باشند و نتایج دلخواهشان رقم خورد.

اولین کارگاه آموزشی انجمن در آبان 1391

اولین کارگاه آموزشی انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران در آبان ماه روز پنجشنبه 4  آبان از ساعت 9 تا 14 در سالن هشتاد نفره کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار می‌شود

موضوع:
یکپارچه‌سازی کتابخانه‌های دیجیتالی
مدرس:
مهدی علیپور حافظی
استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران

برای کسب اطلاعات بیشتر به وب سایت انجمن مراجعه نمایید
لطفا در صورت امکان با نصب فراخوان کارگاه آموزشی انجمن در محل کار و یا تحصیل خود انجمن را در اطلاع رسانی کارگاه همراهی نمایید.

اسماعیل عزیز، به یادت هستیم هنوز

دوستان گرامی، جمعه همین هفته، 28 مهرماه، از ساعت 14 و سی دقیقه تا 16 و سی دقیقه مراسم چهلمین روز درگذشت دوست گرامی مان، مرحوم دکتر اسماعیل حبیبی برگزار می شود. انشاله روز جمعه، بر سر مزار این عزیز، گرد هم جمع خواهیم شد تا روح آن بزرگوار از دست رفته را شاد کنیم و تسلای خاطر خانواده گرامی ایشان باشیم. خیلی سخت است برای یک دوست، شماره قطعه را دادن...

ولی شماره قطعه ایشان: 225، ردیف: 64 و شماره 37

روحش شاد، یادش گرامی.

کدام اشتیاق؟ بازگشت یا خدمت؟

همواره در متون، محفلها و نشستهای علمی، به خصوص متون و نشستهایی که تمرکزی بر اخلاق حرفه ای دارند، پاره ای از بحثها به رفتار کتابداران با مراجعه کنندگان اختصاص پیدا میکند. اینکه رفتار کتابداران باید با مراجعه کنندگان به گونه ای باشد که موجب دلزدگی و رویگردانی آنها از کتابخانه نشود. باید با اشتیاق به سراغ کاربران رفت و نیاز اطلاعاتی شان را برطرف کرد. باید کاری کرد تا آنها راضی و خشنود از کتابخانه خارج شوند. باید کاری کرد تا اشتیاق به بازگشت یا میل به رجوع در آنها تقویت شود. کتابداران نباید...کتابداران باید...کتابداران نباید...کتابداران باید...
اما، شاید کمتر با خود اندیشیده باشیم که همه این بایدها و نبایدها متعلق به کتابداران است. پس مراجعه کنندگان چه؟ آیا همواره و در هر حالتی حق با مشتری است و باید همچون یک زیردست در برابر ارباب رجوع سرخم کرد و خم به ابرو نیاورد که مبادا به کاربر، بر بخورد و دیگر سراغ کتابخانه ما نیاید؟ البته که اخلاق و روی خوش، و خدمت رسانی تمام و کمال، از وظایف یک کتابدار است و اگر غیر از این باشد جای سرزنش دارد، لیکن باید توجه داشت که این حق باید تعاملی و دو طرفه باشد. اگر ما کتابداران، برای خود منشور اخلاقی داریم چرا کاربران نداشته باشند؟ چرا فرهنگ احترام به کتابدار و تشکر از او در جامعه کاربران نهادینه نشود؟
مثالی را عرض میکنم. فرض کنید در یک سازمانی به عنوان کتابدار مشغول به کار هستید و یک کاربر،از شما طلب منبعی را میکند و شما تمام تلاش خود را میکنید که از هر طریقی که شده، آن منبع را به دست آورید. پس از تهیه منبع مذکور با مشقت و هزینه های فراوان، با کاربر تماس میگیرید تا به وی اعلام کنید که منبع را یافته اید. لیکن در می یابید که چند منبع، چندسالی در اختیار اوست و باید به خاطر دیرکرد، جریمه پرداخت کند. وقتی خبر را به  او میدهید، با بی ادبی، فریاد و پرخاشگری او مواجه میشوید. موقعیت بسیار حساسی است. چه واکنشی باید نشان داد؟
باید پاسخ بی ادبی اش را داد؟ باید گزارش رفتارش را به مقامات بالاتر داد؟ باید سکوت کرد و صبور بود تا خشمش فروکش کند؟ باید هر چه گفت گوش و اطاعت کند؟ چه رفتاری مناسب است؟
هر یک از شما عزیزان میتوانید تفسیر خاص خود را داشته باشید. اما از دیدگاه نگارنده، قطعاً مورد اول، خیلی مورد پسند نیست که پاسخ بی ادبی و پرخاشگری را با بی ادبی داد. در این صورت، با آن فرد خاطی و بی ادب، هیچ تفاوتی نداریم. شاید مورد دوم هم چندان پسندیده نباشد. چون جو غیر صمیمی و غیر دوستانه ای را در سازمان شما ایجاد میکند. اطاعت کردن هم مورد پسند نیست. شاید با صبر و سکوت، و بعد پاسخ متین و آرام به آن فرد، موجب شود که فرد بی ادب، اگر دارای فرهنگ بالایی باشد و ذره ای تفکر کند، از کرده خویش پشیمان شود و بیشتر قدر زحمت کتابدار را بداند.
شاید هر یک از ما با چنین مواردی برخورد کرده باشیم. نباید همیشه متوقع بود که کاربران افرادی آرام و کم توقع هستند. البته که  ما هم میتوانیم مثل خیلی از ادارات و سازمانها کاغذی را روی میز بچسبانیم در صورت برخورد تند ارباب رجوع، با فلان مجازات با آنها برخورد خواهد شد، ولی نجابت و روحیه آزادگی کتابداران به ما چنین اجازه ای را نداده و نمیدهد.شاید هم لازم باشد دانشجویان را جهت آماده شده با این قبیل موقعیتها در دروس خدمات مرجع و خدمات عمومی بیشتر آموزش دهیم. به هرحال صورت، ای کاش بتوانیم روزی را ببینیم که کاربران قدر شناس زحمات کتابدار باشند و او را عبد و عبید و بنده خود تصور نکنند.

چقدربه هم بدهکاریم؟

ایستاده‌ام توی صف ساندویچی که ناهار امروزم را سرپایی و در اسرع وقت بخورم و برگردم شرکت. از مواقعی که خوردن، فقط برای سیر شدن است و قرار نیست از آن چیزی که می‌جوی و می‌بلعی لذت ببری، بیزارم. به اعتقاد من حتی وقتی درب باک ماشین را باز می‌کنی تا معده‌اش را از بنزین پر کنی، ماشین چنان لذتی می‌برد و چنان کیفی می‌کند که اگر می‌توانست چیزی بگوید، حداقلش یک “آخیش!” یا “به به!” بود. حالا من ایستاده‌ام توی صف ساندویچی،‌ فقط برای این که خودم را سیر کنم و بدون آخیش و به به برگردم سر کارم.

نوبتم که می‌شود .....ادامه مطلب را بخوانید

پی نوشت: داستان بالا از طرف یه گروهی که من هیچوقت یادم نمی یاد عضوش شده باشم به ایمیلم رسیده (گاهی از این داستانها برام می یاد و همه شون نکته های قشنگی دارن) حالا من می خوام ربطش بدم به کتابدارها (نه متخصصین علم اطلاعات و دانش شناسی (بدون سوگیری))... گاهی یه لبخند یا برخورد ملایم و مهربون می تونه مراجعه کننده رو راضی از کتابخونه روانه کنه حتی اگر به کتاب یا منبعی که می خواسته دست نیافته باشه. شاید سخت باشه شما در یه روز به دهها نفر لبخند بزنین یا بهشون بگین موفق باشین اما بدون شک همه اونا راضی و خشنود از کتابخونه تون خارج می شن.

ادامه نوشته

کتابخوان واقعی

   يك روز صبح پسري نه يا ده ساله وارد كتابخانه شد. معلوم بود در كتابخانه سرگردان است. با پوستي سيزه و لهجه اي متفاوت از مردم شهر كوچكي كه در آن كار مي كنم.

گفت: چطوري مي توانم كتاب ببرم؟

ادامه داستان را در ادامه مطلب بخوانید........این مطلب امروز به گروه بحث فرستاده شده بود و واقعا برای من به عنوان یه کتابدار (نه دانش شناس و متخصص علم اطلاعات(بدون سوگیری))تاثیرگذار بود چون بعد از حدود یه دهه خاک کتابخانه را خوردن می دانم فرق یه کتابخوان واقعی با کسانی که فقط برای شب امتحان می یان کتابخونه چیه؟....البته من به خاطر کار در کتابخانه های دانشگاهی (در انواع مختلف) بیشتر با دانشجویان سرو کار داشتم تا قشرهای مختلف مردم..... اما به هر جهت شما خودتون بخونین و برداشت کنین.

ادامه نوشته

امريه به دست ها بشتابن

نگين باز چرا آقايون و چرا خانم ها نه. کتابخانه سازمان برنامه و بودجه پايتخت ( تهران)سه نفر امريه به دست در مقطع کارشناسي ارشد براي گذراندن سربازي مي کاوه. هر کي خواهانه با آقاي نوري تلفن:33276041 تماس حاصل کنه

عطفی برای مهر، مهری برای عطف

شماره پاییز عطف روی وب آمد. بعد از مدتها بی عطفی، اکنون مطالب تازه آن خواندنی است. عطف چهاردهم را از دست ندهید.

شورای کتاب کودک و نتایج بررسی آثار الکترونیکی کودک و نوجوان

جلسه ای به منظور "ارائه­ ی نتایج بررسی آثار الکترونیکی کودک و نوجوان در سال گذشته"  روز چهارشنبه 19 مهر ماه ساعت 17:15-18در محل شورای کتاب کودک برگزار خواهد شد.

برنامه این جلسه به شرح زیر است:

گروه رمان: 16-16:30،
گروه دین: 16:30-17:15،
گروه نشر الکترونیک: 17:15-18،
گروه مرجع: 18:15-18:45،
گروه بازی، هنر و سرگرمی: 18:45-19:30.

مکان: تهران، خیابان انقلاب، خیابان ابوريحان، خیابان شهید وحيد نظري، پلاک 31، طبقه 2، شورای کتاب کودک
ضمناً به منظور آشنایی بیشتر با شورای کتاب کودک می توانید به http://www.cbc.ir/ مراجعه فرمایید.
با سپاس از خانم مونا مهدیان به جهت اطلاع رسانی این مهم
در پناه حق، بهشتی باشید

برای کودکان نابینا کتابخانه‌ای صوتی بسازیم

با ما همراه شوید تا با صدای شما برای کودکان نابینا کتابخانه‌ای صوتی بسازیم. شما هم قصه‌گوی یکی از داستان‌هایی باشید که می‌خواهید با صدای خودتان ضبط شود و به گوش کودکان نابینا برسد. کلماتی که با صدای شما جان می‌گیرند الهام‌بخش دنیایی پرامید و خیال‌انگیز برای آن‌ها خواهند بود.

همین الان یک داستان را انتخاب کنید و با صدای خود آن کتاب را به کودکان نابینا هدیه دهید !

دومین کارگاه آموزشی انجمن در ماه مهر

به اطلاع ميرساند دومين كارگاه آموزشي مهر ماه سال 91 با عنوان اقتصاد نشر كتاب توسط كميته آموزش انجمن كتابداري و اطلاع رساني برگزار مي شود.

اطلاعات تكميلي را مي توانيد از وب سایت انجمن مطالعه نماييد


من هنوز کتابدارم......

سلام. دوستی در کامنتها یاد آوری کردن که:

با سلام! جای بسی تعجب است از وبلاگی به این قدمت هنوز بحثی و خبری از تغییر نام کتابداری نیست؟ جدی جدی خبر ندارید یا موافق اسم جدید نیستید؟

جواب: سلام دوست عزیز... بنده شخصا به عنوان یه کتابدار بارها و بارها در این وبلاگ مخالفت خود را با تغییر اسم کتابداری اعلام کردم و هیچوقت هم کوتاه نیامدم از موضع خودم... به نظر من این تغییر نام بسیار با عجله و فقط برای پاک کردن صورت مسئله بود...الانم نمی دانم به کتابداران تبریک بگم یا تسلیت...به قول دوستی همان یه ذره اعتبارمان را هم گرفتن... می گویند مقاله ها نوشتیم و طرح انجام دادیم و نظرسنجی کردیم  و ... و... تا بالاخره اسم رشته را عوض کردیم....خب اگر اکثریت دوست دارن از جرگه کتابداری خارج شن و برن در حوزه علم اطلاعات و نمی دانم چه... به خودشان مربوط است... به قول خانم پوری سلطانی: من همچنان کتابدار می مانم.... عنوان کتابدار برای من به همان اندازه عنوان دکتر که برای یه پزشک اهمیت داره٬ مهمه. این از من..............و اما بقیه دوستان حاضر در این وبلاگ مختارن هر جور دلشان می خواد نظر خودشون رو در این مورد بنویسن......اما از اونجایی که به قول این دوست عزیز هنوز خبری از تغییرنام نشده احتمالا دوستان هم زیاد از اسم جدیدشان خرسند نیستن.......

پی نوشت: حالا ما هم شدیم مثل بچه های دو اسمی که مثلا اسم شناسنامه ای شون غضنفره (بدون سوگیری)ولی کامی صداش می کنن......یا یه چیزی تو این مایه ها...

زنده باد کتابدار........کتابداری و اطلاع رسانی.........و کتابخانه (راستی به کتابخونه چی بگیم از این به بعد؟؟؟بگیم دانش خانه)

اولین کارگاه آموزشی انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران در نیم سال دوم

به اطلاع ميرساند اولين كارگاه آموزشي مهر ماه سال 91 در تاریخ پنح شنبه 6 مهر 1391 با عنوان دسترسي به منابع الكترونيكي رايگان توسط كميته آموزش انجمن كتابداري و اطلاع رساني در ساختمان آرشیو ملی ایران برگزار مي شود.

مدرسان
دکتر امیررضا اصنافی
استادیار گروه کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاه شهید بهشتی
مریم پاکدامنکارشناسی‌ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مدرس دانشگاه جامع علمی و کاربردی

اطلاعات تكميلي را مي توانيد از وب سایت انجمن مشاهده نمایید. همچنين جهت ثبت نام در كارگاه اينجا را كليك كنيد.

http://ilisa.ir/