یک مفهوم: پذیرش یا تأمل؟
در اکثر متون، مقالات یا کتابهایی که طی حداقل ده سال اخیر خوانده ایم،
کلمه ((عصر اطلاعات)) یا ((عصر انفجار اطلاعات)) بیشتر از همه نمود داشته است.
اکثر مقاله ها با این جمله معروف ((امروزه، در عصر اطلاعات به سر می بریم...))
شروع شده اند. خلاصه همگان دیگر بر این قضیه واقف شده اند که عصر حاضر، عصر
اطلاعات است. اطلاعات هم قدرت است. همه اینها صحیح. ولی چند وقت پیش یادداشت
وبلاگی را دوست عزیز و کتابدار همیشه آنلاین ما، آقای رجبی ارسال کردند که کمی
باعث شد در مورد نظریه عصر اطلاعات دچار تردید شویم. رابرت دارنتون در یادداشتی
تحت عنوان 5 Myths About the 'Information Age
نکات قابل تفکر و
تأملی را مطرح کرده است. وی در بحث اول خود می گوید که اینکه گفته می شود دیگر عصر
کتابها به سر آمده، اندیشه ناصوابی است. به عنوان نمونه، در اکتبر امسال، فقط در
بریتانیا، 800 کتاب جدید منتشر شد. یا اصلاً چرا راه دور برویم. نگاهی به کتاب
هفته و آمارهای کتابهای منتشر شده بیندازید. انتشار کتاب نه تنها متوقف نشده بلکه
روزبروز هم بیشتر می شود. یا در بحثی دیگر، عنوان داشته است که اینکه بیان می شود اکنون
در عصر اطلاعات به سر می بریم، گفته صحیحی نیست. یعنی در دوران و اعصار گذشته،
اطلاعات وجود نداشته؟ کسی از اطلاعات بهره ای نمی برده؟البته هیچکسی منکر نقش
فناوری و نیز رسانه های ارتباطی در انتقال سریعتر اطلاعات نیست ولی وجود رسانه های
قوی ارتباطی دلیل بر این نیست که پیشینیان ما از اطلاعات بی بهره بوده اند. در
مورد آینده دیجیتالی و نیز تغییر نقش کتابخانه ها و وظایف آنها مسائل قابل تأملی
مطرح شده است. اگر تاکنون این یادداشت بحث برانگیز را نخوانده اید حتما مطالعه اش
کنید. یادداشت هرچند کوتاه است ولی هر یک از نکات مطرح شده آن، در چارچوب یک مقاله
نظری می گنجد.
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۲/۲۲ ساعت 15:39 توسط امیررضا اصنافی
|
وبلاگ گروهي كتابداران ايران با همكاري كتابداران وبلاگ نويس ايراني جهت اطلاع رساني در زمينه هاي مختلف در علوم كتابداري و اطلاع رساني تهيه شده است.پيشنهادات و انتقادات سازنده شما خوانندگان عزيز ما را در بالابردن كيفيت اين وبلاگ ياري خواهد كرد. جهت همكاري با اين وبلاگ با مدير وبلاگ تماس بگيريد.