چند روز پیش از جلسه مشترک کمیته های انجمن کتابداری برمیگشتم. نزدیک چهار راه ولی عصر در افکار خود بسی مستغرق گشته بودم که از پشت سرم صدای خانم و آقایی می آمد که گویا تازه ازدواج کرده بودند و تازه منزل ابتیاع کرده بودند و قصد داشتند درباره چیدمان داخلی آن با هم مشورت کنند. فقط اینجای صحبتشان را شنیدیم که داشتند درباره کتابخانه خانه شان صحبت میکردند. گوشم کمی تیزتر شد! خانم میگفتند کتابخانه باید شیک و تمیز باشد. با خودم گفتم: احسنت! احسنت! بعد ادامه داد: البته این کتابخانه شیک و تمیز باید کتابهای قشنگ و با کلاس هم داخلش باشه! بریم دنبال یک سری کتابهای شیک که به کتابخانه مان بیاد...

دیگر توی دلم هیچی نگفتم! به بحثهای مطرح شده داخل جلسه و اینکه چطور باید همایش بهمن ماه را برگزار کنیم فکر کردم تا رسیدم مترو!